معماری يخچالها
بناي یخچالهای قديمي ، غريب ترين عناصر معماری هستند كه نهتنها مورد بیمهری قرارگرفته، بلكه تقريباً به بوته فراموشي سپردهشدهاند.
در وجود یخچالها و توليداتش كه در قلب تابستانهای داغ و سوزان، خنکی آب گوارا را به درون خانهها میکشاند، رمز و رازي وجود دارد كه حكايت از معجزه فروتنانه خشت خام و دستهای پرتوان معمار فرزانهای میکند كه به عشق خدمت به خلق، خشت بر خشت نهاده است.
از پيشينه تاريخي معماری یخچالها تا دوره صفوي اطلاعات دقيقي در دست نيست . هرچند در متون تاريخي و داستانها و اشعار قبل از دوره صفوي،
سياح فرانسوي « شاردن » استفاده از يخ بهوفور يافت میشود؛ اما از نحوه توليد آن سخني به ميان نيامده است.
قدیمیترین مدارك ، مربوط به سفرنامه دوره صفوي میباشد. شاردن در سال 1076 هجري، در اين سفرنامه به طرز تهيه يخ در یخچالهای شهر اصفهان پرداخته است . تصويري بدون شرح نيز از نماي عمومي شهر كاشان و يك يخچال قديمي در اين سفرنامه موجود است.
معماری یخچالها و فن ساختماني آنها بهگونهای است كه دقت و نکتهسنجی معماران اي ن واحدها را به نكات عمده مهمي چون عایقکاری بنا، حفظ برودت مناسب جهت نگهداري يخ ، مصالح ساختماني و چگونگي تهيه يخ میرساند.
شرايط متنوع اقليمي سرزمين ايران، موجب شده اقوام گوناگوني كه در اين آبوخاک زیستهاند، براي بهر ه وري از امكانات و مقابله با شرايط متغير و بيشتر نامساعد اقليمي ، تدابيري بیندیشند كه قابلتوجه و تأمل است.
صاحبنظران دانشمند اتريشي، ايران با قرار گرفتن در عرض ،« كوپن » دیدگاههای مختلفي درباره تقسیمبندی اقليمي دارند . بر اساس نظريه قرارگرفته است.
بر اساس تقسيمات اقليمي، در ايران 4 اقليم وجود دارد:
- منطقه معتدل و مرطوب (سواحل جنوبي درياي خزر )
- سرد و مرطوب (مناطق كوهستاني غرب كشور )
- گرم و خشك (فلات مركزي شامل دو قسمت بياباني و نيمه بياباني )
- گرم و مرطوب (سواحل جنوبي ايران)
اقليم مناطق سواحل جنوبي درياي خزر و مناطق كوهستاني غرب، شرايط مساعدتري براي زيست در مقايسه با فلات مركزي ايران و سواحل جنوبي ايران دارند.
كمبود آب، توسعه روزافزون كوير، وزش بادهاي 120 روزه در فلات مركزي، كمبود آب شيرين، گرماي طاقتفرسا و شرجي تابستان در سواحل درياي خلیجفارس و عمان ازجمله مشكلات عمده اين مناطق هستند.
ساكنان اين سرزمینها از ديرباز براي مساعد كردن شرايط خود و مقابله با شرايط نامساعد اقليمي، و نيز براي حداكثر استفاده از امكانات طبيعي براي مقابله با اين مشكلات،
از تمهيدات خاصي به عهده گرفتهاند كه مبتني بر بهر هوري از امكانات موجود در محيط بوده است.
سه عنصر باد، خاك و آب، نقش تعیینکنندهای در ساختار معماري ايران داشتهاند.
تاريخچه
هرچند در متون قديمي، شرح وقايع تاريخي و داستانها و حتي اشعار قبل از دوره صفوي،
استفاده از يخ بهوفور ديده میشود، اما از نحوه توليد آن سخني به ميان نيامده است و بنابراين از پيشينه تاريخي یخچالها تا دوره صفوي اطلاعاتي در دست نيست.
سياح فرانسوي، در سال 1076 هجري است كه دور نمايي از شهر كاشان ،« شاردن »
قدیمیترین اين مدارك را به تصوير كشيده و یخچالهای اين شهر را در بيرون از قلعه و برج و باروي شهر نشان داده است . تصوير شماره 1
شاردن در سفرنامه خود به طرز تهيه يخ نيز در یخچالهای اصفهان اشاره میکند
و بهتفصیل به آن میپردازد. هلندي كه در سال 1114 هجري وارد ايران گرديد، تصويري از يك يخچال درشهر قم را در كتاب خود ترسيم كرده
كه يكي از مهمترین سندهای تاريخي بهجای مانده از يك يخچال دوره صفوي میباشد.
در اين تصوير مخزن يخچال را گنبد رك زينه اي تشكيل میدهد و ديوار سایهانداز آن در سمت چپ عكس ديده میشود. تصوير شماره2
تصوير ديگر متعلق به قرن سيزدهم هجري كاروانسراي ده نمك 30كيلومتري شرق گرمسار و يخچال بزرگ آن و مخزن يخ بهصورت پلهپله و ديوار سایهانداز درشمال آن قرار دارد كه ویرانشده است. تصوير شماره 3
معماري یخچالها
فن ساختماني و شیوه معماری یخچالها بايد پاسخگوي مسائلي چون عایقکاری بنا و حفظ برودت مناسب جهت نگهداري يخ باشد.
یخچالها متشكل از سه قسمت میباشند:
- ديوار طويل سایهانداز
- حوضچههای توليد يخ
- مخزن يخ
1- ديوار سایهانداز:
ديوار سایهانداز، ديوار طويل بسيار بلندي بوده كه از مشرق به مغرب كشيده میشده است. ارتفاع بلند اين ديوارها كه گاهي تا 10 متر میرسد،
در طول روز از تابش آفتاب بر روي آبهای منجمد شده در حوضچهها جلوگيري میکند.
درصورتیکه در مشرق و مغرب كمي آفتاب بر روي سطوح يخ میتابید، در اين نقاط نيز ديوارهاي سایهانداز جانبي متصل به ديوار اصلي احداث میکردند.
براي كم كردن فشار وارده بر پايه در طول ديوار، طاقنماهای متعددي احداث میشد كه علاوه بر كمك به ايستايي ديوار، ايجاد سایهروشن در نماي ديواره نموده و
از يكنواختي آنان میکاهد ، مانند يخچال مؤیدی در كرمان و يخچال عباسآباد در رفسنجان.
گاه جهت استحكام بيشتر ديوار سایهانداز، اقدام به احداث پشتبندهای بزرگ در قسمت جنوبي ديوار میکردند.
2- حوضچههای تهيه يخ:
گودال مستطيل شكلي است كه بهموازات ديوار سایهانداز و در بخش شمالي آن حفرشده و
طول آن اندكي كمتر از طول ديوار و عمق آن، 30 الي 50 سانتيمتر و گاه بيشتر بوده است.
اين گودال، محل تهيه يخ درشبهای سرد زمستان بوده است بدين ترتيب كه شبهای زمستان آنها را از آب پر میکردند و
صبحگاهان پس از منجمد شدن آب، يخ را قطعهقطعه میکردند و در مخازن جمعآوری میکردند.
-3 مخزن يخ:
اين مخازن معمولاً در پشت ديوار سایهانداز و در بخش جنوبي آن واقعشدهاند و بهوسیله يك يا چند مدخل ورودي به بخش شمالي و رو بهسوی حوضچههای تهيه يخ راه مییابند.
مخازن يخ نيز خود به دو گونهاند:
- مخازن گنبدي شكل بهصورت پوشش باریك مخروطي
- مخازن تونلي شكل بهصورت دهليز مستطيل شكل دراز
الف: مخازن گنبدي شكل
پوشش اين نوع مخازن كه معمولاً از چينه و يا خشت خام است، در اكثر نقاط ايران بهصورت پوشش بست و یا رك مخروطي میباشد.
اين نوع پوشش به علت داشتن قابليت باربري، در دهانههای وسيع به كار میرود.
ديوار گنبد در پا طاق داراي قطر زیاد و هر چه به رأس نزدیکتر میشود از قطر آن كاسته میشود.
گاه معمار، براي كم كردن فشار وارده از گنبد بر پايه، آن را بهصورت مطبق (پلهپله) میسازد.
ورودیها و خروجیهای مخازن داراي ارتفاع كم بودند.
ورودي مخازن معمولاً در جوار حوضچههای توليد يخ و رو به شمال قرار داشتند و بهوسیله سطح شیبداری، جهت انتقال آسان يخ، به حوضچهها مربوط میشدند.
خروجیها نيز، در مقابل میر فتاح » ورودي قرار داشت و بهواسطه اتاق كوچكي به بيرون راه مییافت.
یخچالهاي كاشان، ابرقو، كرمان، يزد، ميبد و يخچال در ملاير از اين نوع گنبد برخوردارند.
ب: مخازن تونلي شكل
مخزن اين نوع یخچالها بهصورت دهليز مستطيل شكل درازي هستند كه به تونل شباهت دارند.
عرض اين نوع دهلیزِ حدود 5 متر و طول آنها گاه به ده ها متر میرسد و طاق آنها، عموماً بهصورت ضربي و يا طاق وتويزه بوده است.
معمولاً در كنار اين دهليزها اتاق كوچكي قرار دارد كه نصف آن در زيرزمين واقعشده است و بهوسیله پلههای متعددي، به كف گودال يخ راه پيدا میکند.
يخچال در وسط همه مخازن يخ، گودالهای عميق و بزرگي حفر میکردهاند كه محل انبار یخها بوده است.
شكل اين گودالها در یخچالهاي گنبد دار، بهصورت دايره با شعاعي تا حدود 4 متر و گاه بيشتر ، و در یخچالهاي تونلي بهصورت مستطيل و تقريباً بهاندازه طول دهليز میباشد.
عمق اين گودالهای يخ نيز متفاوت بوده و با توجه به ميزان توليد يخ و نيز ميزان رطوبت و سرما گاهي به 10 متر نيز میرسد،
مانند يخچال ویرانشده سمنان در محل كنوني جهاد سازندگي و يخچال تهران.
ديوار اين گودالها از سنگ و يا آجر با اندود کاهگل ساخته میشد و پشت آن با مصالح عايقي چون خاك زغال و يا مصالح ديگر میشد.
جهت دستيابي به كف اين گودالها، از پلههای كوچكي كه در ديواره آن تعبيه میشد، استفاده میگردید.
ازآنجاکه رطوبت و آبهای حاصل از ذوب يخ، میتوانست در پايه يخچال نفوذ نموده و اثر مخربي بگذارد، معماران براي پيشگيري
از اين فرسايش، چاهي در بيرون از يخچال حفر كرده و بهوسیله مجاري باريكي كه در كف گودالهای يخ تعبيه مینمودند، آب
حاصل از ذوب يخ را به اين چاهها هدايت میکردند.
مصالح ساختمانی
خشت و گل، مهمترین مصالح ساختماني معماري كوير و بالأخص معماري یخچالها را تشكيل میدهد،
زيرا نهتنها بهآسانی تهيه و در دسترس میباشد،
بلكه بهترين عايق گرما از بيرون به درون و سرما از درون به بيرون میباشند.
همچنين کاهگل عايق خوبي براي جلوگيري از نفوذ رطوبت حاصل از برف و باران بهحساب میآید.
ضمناً رنگ خاكي اندود و يا خشت، از انعكاس نور شديد و گاه زننده و تند آفتاب میکاهد.
سنگ و آجر نيز از مصالح ساختماني مهمي هستند كه به علت استحكام و در دسترس بودن و ارزان بودنشان،
در بناي یخچالها به كار میرفتهاند.
از سنگ معمولاً در پايه ، و از آجر در طاقها استفاده میشده است.
در چنين مواردي نماي خارجي يخچال، حتماً با اندود کاهگل پوشش مییافت.
بهعلاوه، ديواره گودال يخ را نيز با سنگ يا آجر میساختند و با کاهگلاندود میکردند.
تزئينات معماری یخچالها
تزئينات یخچالها، عليرغم سادگي، از زيبايي و جاذبهای چشمگير برخوردارند.
بهخصوص اينكه اين تزئینات، فقط با يك مصالح و یکرنگ خشت تجلییافته است .
معمار باذوق، با برگزيدن سادهترین راهها، با پسوپیش گذاشتن خشتها،
و يا ايجاد فضاهاي كوچك خالي و يا ايجاد برجستگي ، در داخل مخازن و يا در بخش فوقاني ديوارها و
همچنين با ايجاد طاقنماهای متعدد در طول آن، از يكنواختي كسل کننده بدنههای صاف و يكدست ديوارها، كاسته است.
طرز توليد و برداشت يخ در معماری یخچال ها
براي تهيه يخ، حوضچههایي را كه در پای ديوار سایهانداز احداث میشد،
درشبهای سرد زمستان تا سطح معيني از آب پر میکردند.
سرماي شديد شبهنگام، موجب يخ بستن آب اين حوضچهها میشد.
مقدار آبي كه درش بهاي بعد، بر روی اين تودههای منجمد هدايت میشد،
بهاندازهای بود كه سرماي یکشب بتواند آن را منجمد كند .
بهطورکلی، ارتفاع آب روي سطوح يخ قبلي، از چند سانتيمتر تجاوز نمیکرد
و اين كار آنقدر تکرار میشد تا قطر یخها، بهاندازه عمق حوضچهها میرسد.
پسازآن، يخچال داران، صبحگاهان ، به جان یخها میافتادند و با پتك و يا وسايل ديگر،
یخها را قطعهقطعه میکردند و هر
قطعه را با غل و زنجير به مخزن يخ منتقل كرده و به داخل گودال میریختند.
يخچال داران براي اينكه در تابستان بتوانند از قطعات يخ داخل مخزن بهراحتی برداشت کنند،
هنگام انبار كردن بين لایههای مختلف يخ، كاه يا ساقههای گندم میریختند.
و در بعضي از شهرها مثل اصفهان از يك نوع جگن كه در كنار رودها روئيده میشد، بهره گرفته
و روي یخها را با آن میپوشاندند. در پارهای از مناطق كويري، روي آن را با يك قشر گلاندود میکردند.
آنگاه، ورودیهاي یخچالها را نيز تيغه كرده و با کاهگل كردن روي آن، تمام منافذ را میگرفتند.
هنگامیکه هوا رو به گرمي میرفت و ضرورت استفاده از يخ احساس میشد،
يخ كش ها با چکمهها و نیمتنههای لاستيكي و چنگکهای آهني، تودههای يخ را از گودال بيرون كشيده
و بهپای ترازوي بزرگي كه هر كفه آن به لنگه دري شباهت د اشت و
بهوسیله چهار ر شته زنجير، به سقف اتاقك مجاور آويزان بودند، میآوردند.
در اين اتاقکها را كه در قسمت خروجي يخچال قرار داشت،
فقط صبحها يا هنگام غروب باز میکردند و بهتدریج یخها را شكسته و جهت فروش به بازار میبردند.
اين یخچالها در تمام فصول سال داراي يخ بودند.
تبلور كالبد معماری یخچالهای قديمي در يك نمونه معماري معاصر ايران
از نمونه معماریهای مدرن ايراني، كه از معماري یخچالهای متداول در ايران و بهویژه ناحيه رفسنجان كرمان
كه نمونههایی از آنها هنوز هم موجود است الگو گرفته است.
و توانسته است بدون ايجاد هیچگونه محدوديتي در بهر ه برداري، آن را ،
با يك عملكرد و شيوه ساخت امروزي سازگار كند.
زمين طرح، با داشتن 7500 مترمربع مساحت و زيربنايي حدود 3500 مترمربع ، واقع در غرب مجموعه فرهنگی ورزشي رفسنجان است.
اين مجتمع ، همانند تركيب فضايي یخچالهای سنتي ، از يك بخش غير شفاف، كه همان گنبد
مخروطي شكل است، كه از سقف نور میگیرد و يك بخش شفاف،
كه سقف شیشهای مورب گستردهای است بر روي استخر و متكي بر ديواري بلند و طويل، تشكيل میشود.
سقف شیشهای شیبدار تعبيري است از سايه ديوار بلند يخچال بر زمين.
فضاي ورودی ، اين دو جلوه خارجي متضاد ، را از درون به هم متصل و باهم یکپارچه میکند.
ديوار بلند و كشيده تکیهگاه سقف استخر، پس از ايفاي نقش خود در تكميل معماري آغازشده
از مركز مخروط و گستردن چادري بزرگ و شفاف تا روي زمين ،
بازوي خود را در پاسخ به انحناي مخروط خم كرده
و میبندد و تعادلي دلپذير در شکل بنا ايجاد میکند.
اگر سؤال یا نظری راجع به معماری یخچالها دارید، در بخش نظرات با خانه هنر و معماری اُرچین مطرح نمایید تا به آن پاسخ دهیم.
تحریریه خانه هنر و معماری اُرچین
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.